آیا ریاضی می تواند بازارهای مالی را شکست دهد؟

ساخت وبلاگ

هفته گذشته نوسانات وحشی وال استریت به هر دو پرتفوی بازنشستگی و مدلهای ریاضی بازارهای مالی کمک کرد. از این گذشته ، یک عملکرد استاندارد گاوسی - یک منحنی زنگ - پیش بینی می کند که چنین غرق و افزایش شدید بسیار نادر است و مستعد ابتلا به یکی از دیگری در روزهای موفق نیست.

توابع گاوسی ممکن است بتواند توزیع نمرات را در یک کلاس بزرگ در کالج توصیف کند ، با این که بیشتر دانشجویان به عنوان مثال ، B-/C+دریافت می کنند و شما را قادر می سازد پیش بینی کنید که چه تعداد دانش آموز A دریافت می کنند یا شکست می خورند. اما بدیهی است ، آنها در توضیح نوسانات شدید در قیمت سهام کار ضعیفی انجام می دهند ، اگرچه برخی از اقتصاددانان و مدل ها فکر می کنند که بهترین ابزار در دسترس برای توصیف بازارهای مالی هستند.

بنابراین آیا هر ریاضی می تواند رفتار بازار را به طور دقیق توصیف کند و شما را قادر به ضرب و شتم آن کند؟برای فهمیدن ، علمی آمریکایی با فیزیکدان آماری H. یوجین استنلی از دانشگاه بوستون ، طرفدار استفاده از رویکردها و مفاهیم فیزیک در اقتصاد صحبت کرد.

[یک نسخه ویرایش شده از مصاحبه به شرح زیر است.]

آیا مدل های ریاضی می توانند بازارها را شکست دهند؟آنها هنوزعلم در مورد واقعیت تجربی است. شکی نیست که افراد خوش بینانه فکر می کنند می توانند بازار را شکست دهند ، اما آنها این کار را به طور مداوم با مدل های ریاضی انجام نمی دهند. هیچ مدلی نمی تواند به طور مداوم آینده را پیش بینی کند. احتمالاً نمی تواند باشد.

بنابراین ریاضیات چه چیزی را می توان پیش بینی کرد؟کاری که می توانید انجام دهید پیش بینی خطر یک رویداد خاص است. این خطر فقط به معنای فرصتی است که به عنوان مثال اتفاق بدی رخ خواهد داد. این که شما می توانید با افزایش دقت انجام دهید زیرا ما داده های بیشتری داریم. این مانند شرکت های بیمه است: آنها نمی توانند به شما بگویند وقتی می خواهید بمیرید ، اما آنها می توانند با توجه به اطلاعات مناسب ، این خطر را که شما می میرد پیش بینی کنند. شما می توانید همین کار را با سهام انجام دهید. اگر کمتر از دست بدهید ، از کسانی که بیشتر از دست می دهند جلوتر می شوید.

چرا اقتصاددانان و "Quants" - کسانی که از تجزیه و تحلیل کمی برای انجام معاملات مالی استفاده می کنند - چنین ایمان به مدل های ریاضی خود دارند؟اگر آنها فقط برای کاهش خطر هستند ، بسیار ارزشمند هستند. اگر نگران هستید ، به عنوان مثال ، در مورد بخش اقتصاد چین که به فولاد می پردازد ، شما الگویی از آنچه در آن کل بازار وجود دارد ایجاد می کنید و سپس می بینید که آیا ما این کار را انجام داده ایم که احتمالاً اتفاق می افتد. آنها بعضی اوقات درست هستند. بهتر از هیچ چیز است.

اما وقتی آنها به این مدل ها ایمان زیادی دارند ، توجیه نمی شود. ریاضیات با فرضیات شروع می شود. دنیای واقعی اینگونه کار نمی کند. اقتصاد ، که خود را یک علم می نامد ، غالباً با نگاهی به حقایق تجربی با جزئیات عالی شروع نمی شود. پانزده سال پیش حتی ایده دیدن مقادیر عظیمی از داده ها وجود نداشت. با تعداد محدودی از داده ها ، احتمال یک رویداد نادر بسیار کم است ، که به برخی از اقتصاددانان احساس امنیت کاذب می داد که وقایع دم بلند وجود نداشت.

چرا استدلال می کنید که بازارهای مالی نه با کارکردهای گاوسی بلکه طبق قوانین قدرت-حکاکی که در آن فرکانس یک رویداد به عنوان قدرت برخی از ویژگی های آن رویداد متفاوت است و به طور کلی از شکل زنگ استفاده می شود؟برای هر چیزی که تصادفی و نوسان باشد ، مانند یک بازار مالی ، یک عملکرد گاوسی یک روش فوق العاده برای ایجاد هیستوگرام نتیجه است. اگر چیزهایی که نوسان می کنند به هیچ وجه با یکدیگر در ارتباط نیستند ، نشان می دهد که یک عملکرد گاوسی هیستوگرام صحیح است.

گرفتن این است: در یک بازار مالی ، همه چیز با هم ارتباط دارد. اثبات این امر این است که اگر بورس سهام گاوسی بود ، شما هرگز تصادف فلش نخواهید داشت. یک تصادف گاوسی رویدادی خواهد بود که شاید به پنج انحراف استاندارد منتقل شود [یعنی نادر بودن با یک قسمت در دو میلیون]. در بازارها ، این به سادگی درست نیست. رویدادهایی وجود دارد که 100 انحراف استاندارد است. هر اقتصاددان با اطمینان می داند که این وقایع نادر اتفاق می افتد و با یک عملکرد گاوسی قابل توصیف نیست. سوال این است: شما در مورد آن چه می خواهید انجام دهید؟

قوانین قدرت به سادگی دقیق تر هستند. اگر خطر را نمی دانید ، نمی خواهید تصمیم درستی بگیرید و اقتصاد از این نوسانات بزرگ در معرض خطر است. جای تعجب نیست که آنها بیایند. تنها دلیلی که باید مدتی صبر کنید این است که آنها نادر هستند. دانستن اینکه آنها اتفاق می افتد ، هرکسی را مجبور می کند که در صورت وقوع برنامه ای برای انجام چه کاری انجام دهد.

این ایده که این یک قانون قدرت است که همه وقایع را توصیف می کند ، دم و وسط واقعاً سهم عمده ای است. این اجازه می دهد تا خطر را کمیت کند. شما می توانید یک طرح قانون را به عنوان فرصت عددی برای رکود در هر اندازه مشخص بخوانید. این برای چیزی که 100 انحراف استاندارد است بسیار کوچک است اما برای چیزی که 10 انحراف استاندارد است ، آنقدر کوچک نیست. در حقیقت ، نوسانات S& P 500-که اگر گاوسی بودند ، تقریباً محدود به Plus یا منهای پنج انحراف استاندارد می شوند-در یک دوره 10 ساله ، تعداد رویدادهایی که از پنج انحراف استاندارد فراتر می روند ، فقط یک مورد نیستاین 64 است. و تعداد فراتر از 10 انحراف استاندارد هشت است و یک رویداد وجود داشت که از 20 انحراف استاندارد فراتر رفت. به نظر می رسد مانند یک قانون قدرت ، و این همان چیزی است که نشان می دهد وقتی هر تجارت هر سهام مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

رویدادهای نادری بسیار وحشتناک وجود دارد و همه آنها نادیده گرفته می شوند. این بهترین راهی نیست که من می خواهم صندوق های بازنشستگی خود سرمایه گذاری کنم.

آیا برنامه های معاملاتی مبتنی بر الگوریتم باعث ایجاد این نوسانات می شوند ، مانند "سقوط فلش" در سال 2010 ، هنگامی که شاخص صنعتی داو جونز لحظه ای تقریباً در دقیقه تقریباً 1000 امتیاز کاهش یافت؟شکی نیست که درصد عظیمی از معاملات به صورت الکترونیکی توسط الگوریتم ها انجام می شود. البته تصادف فلش توسط آن آغاز شد. اما ما قبل از [برنامه های معاملاتی مبتنی بر الگوریتم] مشکل داشتیم. ما تصادفات زیادی داشته ایم.

سرعت تصادف فلش بسیار بیشتر از سرعت تصادفات قبل است. همه چیز سریع حرکت می کند زیرا همه همیشه همه چیز را می دانند. به این معنا ، این تجارت مبتنی بر الگوریتم نیست که بازارها را جابجا می کند ، این است که اطلاعات بسیار فوری است.

آیا این درک از بازارهای مالی چیزی در مورد چگونگی سرمایه گذاری ، مانند زمان خرید یا فروش ، نشان می دهد؟این نمی تواند آینده را پیش بینی کند. نکته مهم این است که به شما می گوید گوش دادن به کسانی که اکنون به شما می گویند ، زمان خرید یا فروش است اگر توصیه های آنها مبتنی بر چیزی اشتباه باشد ، همانطور که گاهی اوقات است.

آیا این همه نتیجه سیستم مالی جهانی در هم تنیده است؟من این طور فکر می کنم. امور مالی هر کشور به امور مالی هر کشور دیگر در هم تنیده است و به دلیل اینکه آنها به هم پیوسته اند ، اگر یک بازیکن کلیدی پایین بیاید ، سایر بازیکنان می دانند که همه چیز خوب نخواهد بود. یک قیاس مفید ، شبکه های همراه است که به مراتب بیشتر از شبکه های بدون استفاده نسبت به آبشار شکست ها مستعد هستند.

آیا درمانی برای جلوگیری از تأثیرگذاری بازارها بر روی یکدیگر وجود دارد؟خوب خواهد بود اگر وجود داشته باشد ، اما سیستم شکننده تر خواهد شد زیرا بسیار بهم پیوسته است. ممکن است چیزی شبیه به یک قطع کننده مدار ، چیزی که تجارت را کاهش می دهد؟دو پاسخ به آن وجود دارد: یکی این است که [یک قطع کننده مدار] خوب است و به مردم اجازه می دهد تا خنک شوند ، متوجه شوند که اقتصاد هنوز وجود دارد. دیدگاه مخالف این است که ما فقط جایی را که کنار گذاشتیم انتخاب می کنیم.

برای چیزی مانند سقوط فلش ، ممکن است آن را امتحان کنید. اگر در فضای یک ساعت پنج تا 10 درصد از دست بدهید ، بازار را متوقف می کنید. البته متوقف کردن بازار در یک نقطه پایین می تواند برعکس را انجام دهد و همه افراد بد را متقاعد کند.

آیا چیزی می تواند بازار را پیش بینی کند؟بگذارید یک داستان برای شما تعریف کنم: دو تا قدرت 10 1،024 است. یکی از راه های پیش بینی بازار ، فراخوانی 1،024 مکان معاملاتی است و به نیمی از آنها تا آخر هفته می گویید بازار به پایان خواهد رسید و نیمی دیگر که بازار پایین خواهد آمد. در پایان هفته ، نیمی را فراموش کنید که می داند اشتباه کرده اید. به مدت 10 هفته این کار را انجام دهید و در پایان ، شما به درستی بازار را برای یک نفر که فکر می کند نبوغ هستید ، به درستی فراخوانده اید.

اقتصاد یک سیستم بسیار پیچیده است - مانند آب و هوا - که ما بیت های آن را درک می کنیم. شما مطمئن هستید که هک نمی تواند روز دوشنبه تصمیم بگیرد که آیا هوا در آخر هفته آینده خوب خواهد بود یا خیر. هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که بازار در پایان هفته کجا خواهد بود.

فارکس پرشین...
ما را در سایت فارکس پرشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دلیله نمازی بازدید : 47 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1402 ساعت: 0:57